English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5819 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
star U نجم
two star U سرلشکر
two star U دوستارهای
five star U افسر پنج ستارهای
star U انجم
star U نوعی قایق دونفره
star U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
star U باستاره زینت کردن
star U کوکب
star U نشان ستاره اختر
star U ستاره
d. star U ستاره جفتی
two star U دریا دار
co-star U نقش مشترک داشتن
co-star U همبازیگر
co-star U همبازی
all star U تیم تمام ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
co-star U همبازیگری کردن
north star U ستاره شمالی
pulsating star U ستاره تپنده
north star U ستاره قطبی
star connection U اتصال ستارهای
north star U جدی
star nebula U سحابی ستارهای
star nebula U ابری ستارهای
star cloud U سحابی ستارهای
star cloud U ابری ستارهای
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
radio star U اختر رادیو
proto star U پیش ستاره
pulsating star U ستاره ضربان دار
neutron star U ستاره نوترونی
multiple star U ستاره چندگانه
evening star U ستاره شامگاهی
evening star U عطارد
evening star U مشتری
evening star U برجیس
evening star U زهره
evening star U ناهید
Energy Star U استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
dwarf star U ستاره کوتوله
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double star U دوگانه
double star U دوتایی
fixed star U ستاره ثابت
fixed star U ثوابت
morning star U ستاره بامدادی
morning star U زهره
morning star U ستاره صبح
moring star U زهره
moring star U شباهنگ
moring star U ستاره صبح ناهید
moring star U ستاره بامداد
jet star U نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
interconnected star U اتصال زیگزاگی
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
gaint star U ستاره غول
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
star connection U اتصال ستاره
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
star chart U نقشه ستارگان
star chamber U جابرانه وسری
star chamber U دادگاه عالی مدنی وجنایی
star catalogue U فهرست ستارگان
star bit U بیت ستاره
star anise U بادیان ختایی
star washer واشر ستاره ای
star voltage U ولتاژ ستاره
star circuit U مدار ستارهای
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
star-studded U فیلمیااجرائیکهستارههایزیادیدرآنبازیمیکنند
star sign U علامتزودیاک
rising star U آیندهدار باآتیه
film star U ستارهیکفیلم- سوپراستار
star facet (8) U تراشستارهای
star diagonal U ستارهمورب
Star Wars U جنگ فضایی
star turn U موضوع مهم وقابل توجه
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
star network U شبکه ستارهای
star handle U دستگیره گردان
star grass U هر نوع گیاه گل ستارهای
star globe U ستاره یاب کروی
star finder U ستاره یاب
star drag U وسیله کشیدن نخ روی قرقره ماهیگیری
star crossed U دارای ستاره نحس
star crossed U بدشانس
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
star of bethlehem U عیسی
star thistle U قنطوریون ستارهای گل توری
star spangled U ستاره نشان
star spangled U مزین به ستاره
star shell U گلوله منور
star shell U گلوله نورافشان
star sapphire U یاقوت کبود درخشان
star program U بدون خطا اجرا شود
star program U برنامه کامل
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
day star U ستاره بامداد
cascaded star U روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
falling star U تیرشهاب
day star U خورشید
falling star U ثاقب
falling star U شهاب
Pole Star U جدی
Pole Star U ستاره قطبی
Pole Star U Polaris
shooting star U شهاب ثاقب
shooting star U تیرشهاب
campaign star U نشان جنگی ستاره
falling star U تیر شهاب
shooting star U ستاره ثاقب
falling star U شخانه
binary star U دوتایی
falling star U حجر سماوی
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
blazing star U ستاره دنباله دار
heliacal setting of a star U افول نمودارستاره پیش ازخورشید
heliacal rising of a star U طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
open star cluster U خوشه باز ستارهای
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
Guernsey Star-of-Bethlehem U سیر ناپل
hitch one's wagon to a star <idiom> U دنبال هدف رفتن
born under an unlucky star U بد اختر
star network topology U شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
bronze service star U نشان خدمت برنزی
bronze star medal U مدال ستاره برنز
star delta switch U کلید ستاره مثلث
section of a follicle: star anise U قسمتهایمختلفبرگه
The box office star of 1980. U پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
before after design U طرح پیش- پس
design U پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه
design U نقشه کشیدن
design U طرح کردن
design U عمد
design U قصد کردن تعمد
design U پروژه طرح
design U نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
design U طراحی محصولات
design U مشخصاتی برای طراحی یک محصول
design U مشابه 2979
design U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design U نیت
design U طرح ریزی کردن
design U مدل
design U ساخت
design U طرح و محاسبه
design U طرح
design U طراحی
design U مقصود
design U خیال
design U تدبیر قصد
design U زمینه
design U نقشه
design U :طرح
design U تخصیص دادن
design U ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design U ترکیب [سازمانی یا سیستمی]
design U آرایش [سازمانی یا سیستمی]
design U نقش نگار
design U طراحی کردن
design U قصدکردن
design U : طرح کردن
design U قصد
To have design on someone . To malign someone . U برای کسی مایه آمدن ( گرفتن )
animal design U طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی]
pine design U طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.]
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
dragon design U طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
acanthus design U طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود]
structural design U طرح ساختاری
anomal design U طرح تلفیقی
environmental design U طراحی محیطی
Mosque design U طرح مسجد و گنبد
Monumental design U طرح آثار باستانی
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
Miri design U طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
miniature design U طرح مینیاتوری
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
Minaret design U طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد
Millefleurs design U طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
lozenge design U طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.]
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
Jaff design U طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
non-directional design U طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
zara design U نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
vase design U طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
trefoil design U طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
rhomb design U طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
prayer design U طرح سجاده ای
Recent search history Forum search
1طراحی دکوراسیون؟
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
0This work presents, the design and the corresponding analysis
0This work presents, the design and the corresponding analysis
0This work presents, the design and the corresponding analysis
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com